چهل سال پیش شاید بدبینترین افراد هم پیش بینی اعتراض برای آب را نمیکردند. اقتصاد، سیاست و فرهنگ تنها موضوعاتی بودند که از صدر مشروطه تاکنون اعتراضات اجتماعی را در پی داشتهاند؛ اما در سال های اخیر اعتراض برای آب هم به لیست مطالبات اضافه شده است؛ اعتراضی که به گفته پزشکیان، نایب رئیس مجلس دیگر «مسلمان و کافر و چپ و راست نمی شناسد».
مجتبی رحیمی، خبرنگار گروه سیاسی؛ سال گذشته بود که مشکل آب اعتراض مردم آبادان و خرمشهر را در پی داشت؛ اعتراضاتی که در سال ۹۷ هم ادامه پیدا کرد و به اصفهان کشیده شد. اگر چه اعتراض این کشاورزان از سال ۹۱ آغاز شده بود؛ اما با انباشت مشکلات این مساله در سال های اخیر وسعت بیشتری پیدا کرده است. «هر بلایی سر حوزه محیط زیست آمده، طی چهار دهه گذشته بوده است.
پیش از این مدت، بسیاری از شاخص های محیط زیستی کشور مثل آب در جایگاه مناسبی قرار داشت.» این حرف عیسی کلانتری است که از ابتدای ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی تا سال سوم دولت اول محمد خاتمی، وزیر کشاورزی بود و اکنون معاون حسن روحانی و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است. او که در سیاست های سه دهه گذشته بی تاثیر نبوده است، حالا به یکی از منتقدان گذشته تبدیل شده است. باید دید نقش گروه های سیاسی و دولت های مختلف در به وجود آمدن وضعیت کنونی تا چه میزان است.
سردار سدسازی
یکی از مهمترین چالشها در بحث بحران آب در سالهای اخیر، ساخت سدهای متعدد در سالهای گذشته است. روزی نیست که کارشناسان محیط زیست از تبعات جبرانناپذیر سدسازی نگویند.
با این حال در بر همان پاشنه همیشگی میچرخد و مسئولان سدسازی را بهترین راه حل برای ایران میدانند. چند روز پیش معاون وزیر نیرو گفت: بدون سدسازی نمیتوان کشور را اداره کرد.
سدسازی پس از پایان جنگ آنقدر اهمیت داشت که هیچ کس به تبعات آن توجه نمیکرد. همین امر بود که کلیشه ای ترین تصویر از هاشمی رفسنجانی را در دهه هفتاد ساخت.
تصویر هاشمی روی پرده صدا و سیما در حال افتتاح سدی جدید آنقدر تکرار شد که او را با لقب «سردار سدسازی» میشناختند. از آغاز انقلاب بهمن تا پیش از دولت هاشمی رفسنجانی تنها ۱۰ سد در ایران احداث شده بود. رواج ساخت و ساز سد در سال های ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به اوج خود رسید، تا جایی که تنها در سال ۱۳۷۴، ۴۶ سد در ایران ساخته شد.
حتی طرح سد گتوند در دولت رفسنجانی طرح و پایه گذاری شد. سد هایی هم مانند سد میرزای شیرازی کوار از زمان دولت او آغاز شد و تا امروز هم پایان نیافته است. اگرچه کنار آن باید به ایجاد چاه های غیرمجاز در این دوره هم اشاره کرد.
حضور یزدیها در مساله آب
آمدن خاتمی با ۲۰ میلیون رای در ظاهر برای جامعه پیروزی بزرگی محسوب میشد؛ اما روی کار آمدن چپهای مسلمان، روی دیگری هم داشت. مهمترین شعار خاتمی، «توسعه سیاسی» بود.
توسعه سیاسی آنقدر وسعت یافت که در بحث آب هم رد پای آن را میتوان دنبال کرد. سال ۹۱ حبیبالله بیطرف در مصاحبهای با روزنامه آفتاب یزد گفت: «به محض آنکه سکان وزارت نیرو را در دولت اصلاحات به دست گرفتم، موضوع انتقال آب سرشاخه کارون به یزد را به عنوان یک دغدغه شخصی دنبال کردم».
رئیس دولت، معاون اول دولت یزدی بود و «بیطرف» وزیر نیروی خاتمی نیز سابقه استانداری یزد را داشت و تلاشش برای تغییر آب کارون با پشتوانه سیاسی انجام شد.
حتی «کیانوشراد» نماینده خوزستان در مجلس ششم هم بنابر مصالح سیاسی به این تغییر مسیر اعتراضی نکرد. دغدغه شخصی بیطرف و دوستانش در سالهای آغازین دهه ۹۰ ثمر داد و سال ۹۱ مردم اصفهان به انتقال آب به یزد اعتراض کردند؛ شاید همین امر باعث شد که او در کابینه دوم روحانی نتواند رای اعتماد مجلس را کسب کند. آنگونه که مخالفانش اظهار کردند، در جریان آبگیری سد کارون که توسط مدیر یزدی شرکت آب و نیرو انجام شد، بیش از ۱۵ هزار نفر شغل خود را از دست دادند.
احمدینژاد، اوج سدسازی
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در مجموع ۶۹ سد افتتاح شد که کار ساخت اغلب آنها در دولتهای رفسنجانی و محمد خاتمی آغاز شده بود. وزیر پیشین نیرو، زمانی دوران ریاستجمهوری محمود احمدی نژاد را دوره شتاب گرفتن سدسازی در ایران عنوان کرده و گفته بود تنها در سال ۱۳۹۰، عملیات اجرایی احداث ۱۳۰ سد جدید آغاز شده است.
در دوره احمدی نژاد زنگها برای آب به صدا درآمدند و برای اولین بار بحث بحران آب به فضای عمومی راه یافت؛ اما واکنش احمدی نژاد به این مساله، مانند دیگر مسائل بود.
سخنرانی محمود احمدی نژاد، رئیسجمهور سابق در روز افتتاح دو سد به صورت همزمان، یکی سد سیمره در استان ایلام و دیگری سد کمال صالح در استان مرکزی، حاوی نکاتی است که امروز بازخوانی آنها معنای بسیار متفاوتی به دست میدهد.
او درباره بحران آب گفت: «سیاستمداری که رشته تحصیلی اش آب و عمران و… نیست، هفت هشت روز پیش دربارۀ بحران آب در سی سال آینده مقالهای نوشته بود و نقشهای از دنیا ارائه داده و مشخص کرده بود که مناطقی خشک میشوند و این مناطق از ترکیه به این طرف بود؛ درست همین محدوده ای که آنها از تمدن سازی و فرهنگ آفرینی آن میترسند».
اگرچه در دولت روحانی شاهد تغییر دیدگاه ها هستیم اما به نظر میرسد پاسخ برخی از مدیران درباره بحران آب تغییر چندانی نکرده است. گرچه دولتهای سازندگی و اصلاحات و دولت احمدینژاد بحران آب را جدی نگرفتند با این حال به نظر می رسد که با وجود مشکلات و بحران های پیاپی درباره آب هنوز به یک برنامه واحد نرسیده ایم.
منبع: روزنامه سازندگی